دورکاری شاید از جهاتی به موضوع این وبلاگ بی ارتباط به نظر برسد، اما به نظرم در بازیسازی هم، مانند هر کار دیگری، باید همزمان با مهارت آموزی، درباره ی مدل های کاری و درآمدی محتمل تحقیق کرد و نهایتا تصمیم گرفت.

با این رویکرد در دوران قرنطینه، آموزش های مربوط به  دورکاری در linkedin را نگاه کردم. دورکاری و فریلنسیگ از مدل های کاری است که از همان روز های اولی که درباره ی بازیسازی یاد میگرفتم زیاد به گوشم میخورد. کلا انگار در این صنعت، بازیسازان به دو دسته تقسیم می شوند. کسانی که در شرکت ها و کمپانی های بزرگ بازیسازی کار می کنند و درآمد ثابتی در بازه های زمانی مشخص  دارند و دسته دوم کسانی که به صورت مستقل بازی می سازند. بازیسازان مستقل وما کم در آمد تر  نیستند! اما برای مدیریت منابع مالیشان در طول توسعه ی پروژه نیاز به برنامه ریزی دارند. به طور مثال بعضی ها، در این مدت به صورت فریلنس در بازی های دیگران مشارکت می کنند. این مدل آخر دقیقا کاری است که در اولین دوره ی linkedin که گذراندم مد نظر بود. نام این دوره "working remotely"  بود و توسط مایک گاتمن (مدیر بازاریابی FlexJobs)  ارائه شد. در این دوره، چندان به فریلنسینگ به منظور انجام پروژه های شخصی خلاقانه وکسب در آمد از آن ها، نگاه نمی کرد ( قبل از این کورس فکر میکردم کلا فریلنسینگ فقط به این جور کارها اطلاق میشود!)، بلکه درباره ی پروژه هایی حرف میزد که از یک کارفرما گرفته شده و بدون حضور مستمر در فضای کاری آن شرکت، باید( یا می شود!) انجامش داد. در ادامه نکاتی که درباره ی این موضوع گفته شد رو می نویسم.

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها